
مرام نامه نهضت اسلامی افغانستان
سپاس خدای بزرگی را که انسان را قوه گزینش انعام داشت و درود به قدوه نیکویی، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم ونیز به آل و اصحاب او رضی الله تعالی عنهم اجمعین که الگوی فناناپذیر فضیلت برای بشریت اند.
مقدمه:
افغانستان، از لحاظ ساختار تاریخی و فرهنگی، قلمرو شناخته شدهای از ارزشهایی است که ریشه در گذشتههای دور داشته و اتکا براین ارزشها، باور رفتن به سوی آینده درخشان را امکان پذیر و اطمینان بخش می سازد. چون این باور از واقعیتهایی مایه میگیرد که کارنامههای بزرگی توسط فرزندان این خاک در درازنای زمانهها در تاریخ نا نبشته و نبشته ثبت گردیده است.
عمر کردن ملت افغانستان در این جغرافیا، با پشت سرگذاشتن خیزشها وآمیزشهای زیادی پیوست بوده است که نشانههای سرانگشت توانای این مردم را در بیش از چندین جای تاریخ این سرزمین میتوان یافت که روی همرفته پیامهای درشتی در باب کرامت انسانی مردم این سرزمین را از آن میتوان به خوانش گرفت.
از لابلای تاریخ این حقیقت بر میآید که بنای تمدنهای کهن که شعاع آن تا دور دستها وسعت داشته است، در کنار همه عناصر مفید این حوزه تمدنی، مرهون دستان فرزندان این آب و خاک نیز بوده است.
این فهم کمک میکند تا با پشت گرمی، تاریخ بازخوانی شده خود را در قالبهای نوینی طراحی نموده و این راه تاریخی پیموده شده را برای عصرها و نسلهای آینده نیز مسیر قابل اطمینان و استواری معرفی نمود.
واضح است که بیرون آوردن روش نوین حیات سیاسی برای جامعهای که تمدن بزرگ حوزه آریانای کهن، خراسان تاریخی و افغانستان معاصر را پشت سرگذاشته است، موضوع قابل قبول هر فردی است که دل بسته به تمدن یادشده باشد. پس انتخاب این راه به سان حق مطرح گردیده و هم به گونه مسئولیت فرا راه او قرار میگیرد.
با این همه، اگر به تاریخ معاصر کشور دقت شود رنگ و بوی متمایزی از این تاریخ احساس میشود، چون از دو قرن به این سو کشور، دست و گریبان دشورایهای مهم و پیچیدهای گردیده است که بدون در نظرداشت دلایل و عوامل تحولات و آنچه که در پی این دشواریها به وجود آمده است به مشکل میتوان راه آینده را به صورت علمی و متناسب به ساختارها و بافت معاصر جامعه ترسیم نمود. شناخت طبیعت جامعه افغانستان با مقولههای مداخله و اشغال ناهمخوانی داشته، مولفههایی را پیش روی هر پژوهشگر و خبیر سیاسی میگذارد، تا راه و مسیری که برای آینده جامعه انتخاب میگردد را، در تناسب به آن شکل دهد. با توجه به این عناصر، باییستی ارزشهای استواری که شعور و عمل مردم افغانستان را رهبری نماید، درست پاسداری شده و از هرنوع عواملی که تعامل سالم و مثبت میان عناصر شکل دهنده سیمای تاریخی و هویت کشور را برهم میزند اجتناب گردد.
آنگاه که از مسیر مناسب برای مردم این سرزمین سخن زده میشود، این حقیقت به خودی خود قد میافرازد که یک ساختار سیاسی که عصارهای از فرهنگ دیروز و راهکارهای متوازن برای سرنوشت فردای جامعه، همسو با واقعیتهای ملموس و عینی کشور و فراگیر در بعدهای دینی، تاریخی و اجتماعی یک عملیه سالم سیاسی را روی کار آورده و نیز جایگاه کنونی کشور با توجه به نیازمندیهای آن درست تشخیص و تعریف نموده و نشانی مقصد تعالی، ترقی و رفاه را بدون ابهام در اختیار مردم قرار داده شود. درست در این مقطع از تاریخ کشور، از میان این گونه باورهای طیف کلان مردم، نهضت اسلامی افغانستان در شرایطی سر میافرازد که به واقعیتهایی که در بالا به آن اشاره رفت وقوف کامل داشته و پابندی و تعهد به ارزشهای والای اسلامی و انسانی مردم این خطه را از اولویتهای خود میداند. پس مولفههایی که نهضت اسلامی افغانستان به مثابه یک عملیه سیاسی به آن اتکا دارد و مسیری را که در بالا به آن اشاره شد با این توضیحات به معرفی میگیریم:
الف: پاسداری از حریم قدسی دین اسلام:
تاریخ نوشته مردم ما در محور آموزههای اسلام بنا یافته است، در تاریخ این مردم اعتقاد جازم به این دین، سبب گردیده است که در مسیر تاریخ شگوفاییهای زیادی نصیب مردم افغانستان گردد. گره خوردگی دین اسلام با حیات تاریخی افغانستان را میتوان در همه ابعاد تاریخ تمدن این سرزمین به خوانش گرفت، بنا براین برای نهضت اسلامی که تعهد و تمسک تزلزل ناپذیر به دین اسلام دارد، توجیه و تفسیر هر نوع عملکردی زمانی به سود ملت افغانستان شناخته میشود که نخست از زاویه سلامت دینی آن اطمینان حاصل گردد. معنای این سخن این است زمانی به ترقی و رفاه دسترسی حاصل میشود که برای مردم به صورت صادقانه و با تعهد به وفاداری به باورهای آنان تلاش هدفمند و همسو با اعتقادات آنان صورت گیرد. زمانی روح دینی در هنجارهای جامعهای مانند افغانستان تا این پیمانه به صورت وسیعی تنیده و دمیده شده باشد، پس منطقی ترین اسلوب و علمی ترین شیوه همین است که هر نوع ساز و کار سیاسی در راستای برآورده سازی توقعات برخاسته از این دیدگاه دینی مردم، شکل گیرد.
حفظ سلامت دینی جامعه، خود یکی از خطوط اساسی برای نهضت اسلامی افغانستان است. در پرتو ترکیز روی تربیت جامعه اخلاق مدار، با داشتن سلامت دینی، فعالیتهای ویژه نهضت اسلامی افغانستان شکل گرفته که با توجه به اصل دست نخورده بودن ارزشهای ثابت، همخوان با منابع دست اول دین که همانا کتاب خدا و سنت صحیح رسول الله(ص) است روی آن برنامه ریزی خواهد گردید.
باور به جاری و ساری بودن روح تدین در همه ساختارهای حیات معاصر از دیدگاه نهضت اسلامی، یکی از ضمانتهای خوب، موثر و کارآ در ایجاد جامعه سالم و موثر در حفظ ثبات اجتماعی و سیاسی کشور محسوب میشود.
ب: دید گاه اجتماعی نهضت اسلامی افغانستان:
نهضت اسلامی افغانستان با ویژگی باورمند بودن به ارزشهای اسلامی ضمانت کننده حقوق انسان، معتقد به اصل احترام به حفاظت اجتماع است. از نظر نهضت اسلامی زمانی فرد به گوهر اصلی وکنه ذاتی خود دست مییابد که خود را در برابر آیینه منتقد اجتماع، مقابل ببیند. از سویی اجتماع، بدون توجه به اصالت و شخصیت کامل فرد، از تکامل و رشد لازم باز میماند. اجتماع زمانی سالم به بار میآید که خشتهای بنای آن که همانا افراد اند، از سلامت کامل بهرهمند باشند. این است معنای آنچه که نهضت اسلامی زیر عنوان دستیابی به یک جامعه اخلاق مدار آن را مطرح میکند.
پس فرد در برابر اجتماع، دارای رشتهای از مکلفیتهایی است که رسیدگی به آن جزء وظایف اوست. تفکر اسلامی برای یک اجتماع نظاممند، مرزهای واضح و مشخصی تعیین نموده است آن گونه که در درون دایره بزرگ اجتماع، دایرههای دیگری است که وظایف و مکلفیتها برمبنای این دوایر مشخص میگردد.
اسلام که برای حفظ تعادل و ثبات اجتماع ارزش زیادی قایل است، دستورهای زیادی را به صورت تکلیف مقرر کرده است که از رئوس این دستورها عدل را میتوان نام برد. همین گونه امر به معروف و نهی از منکر اصل دیگری است که اسلام برای استقرار اجتماع مقرر داشته است.
بنا بر این دیدگاه اجتماعی که نهضت اسلامی افغانستان برای تکوین آن میکوشد اجتماعی است که حقوق فرد از سوی اجتماع محترم شمرده میشود و فرد نیز در تکوین اجتماعی که به آن سخت نیازمند است به صورت قانونمند سعی میورزد.
در این اجتماع، اصلهای تکثر پذیری و همگرایی امری پذیرفته شده است. اساساً روحیه کثرتگرایی از این جا حاکم گردیده است که در اجتماعی که ارزشهای دینی ساری و جاری است، چیزی به عنوان تخویف و ارعاب وجود ندارد. در جامعه اخلاق مداری که مورد تایید و حمایت اسلام است تاکید بر امنیت به معنای وسیع کلمه از جایگاه خاصی برخوردار بوده که نهضت اسلامی خود را به تأمین آن ملزم میداند.
جامعه زمانی حس امنیت میکند که امنیت را از روی اختیار برگزیده باشد. این درست چیزی است که یک نظام سیاسی مسؤل میتواند برای آن، کار نظاممند و موثر انجام دهد.
نظام سیاسی مسؤل زمانی از قوه به فعل میآید که اجتماع را به مثابه میدانی برای ایفای نقشهای سالم در راستای خدمت به مردم جامعه، در چارچوبهای قانونی و تعریف شده بپذیرد. پیوست به این، در سایه گستردگی مفهوم آنچه که قرآن از آن به «امن» تعبیر نموده است میتوان با مظاهر استبداد و اختناق مبارزه نمود.
پس از دید نهضت اسلامی هرگاهی که اختناق و استبداد در جامعهای ریشه بدواند آن زمان است که با تخریب سلولهای بدنه اجتماع که همانا افراد اند، زوال جامعه نزدیک میگردد.
پس نهضت اسلامی افغانستان باورمند به آزادیهای اجتماعی است که اسلام آن را برای رشد و بارور شدن جامعه اجازه داده است. رسانههای آزاد و منتقد، تشکلات صنفی طیفهای اجتماعی، انجمنهای دفاع از حقوق انسان، نهادهای حامی حقوق زنان، ایجاد گروههای فشار برای تطبیق درست قانون، جریانهای تاثیر گذار بر روند رشد اجتماعی، تاسیس نهادهای تحقیقی و سایر ساختارهایی که بتوانند در کنار دولت وظیفه نظارت بر عملکرد حاکمیت را انجام دهند، از زاویه نظر نهضت اسلامی جلوههایی از یک جامعه سالم، صالح و هدفمند میباشد.
ج: دید گاه رشد و توسعه اقتصادی نهضت اسلامی افغانستان:
نهضت اسلامی افغانستان معتقد به این است که اساس ماموریت انسان در زمین برمبنای خدمت به خلقالله و اعمار زمین به مثابه امانتی الهی در دست انسان، میباشد. این دیدگاه دینی، نهضت اسلامی را به جانبی رهبری میکند که کار برای زندگی متعالی شهروندان کشور را یکی از وجیبههای الهی که انسان موظف به انجام آن است، معنی میگردد. در این زمینه دساتیر و هدایاتی که اسلام در امر تامین زندگی آبرومند مطرح نموده است را، کلید و راز خوشبختی فرد و جامعه میداند.
اقتصادی که نهضت اسلامی به آن باورمند است، در واقع چارچوب کارآ و مفیدی است که به وسیله آن میتوان پدیده بیعدالتی و ریشه ظلم را نابود ساخت. پس نتیجتاً تا زمانی که ظلم به معنای وسیع کلمه در یک جامعه وجود داشته باشد، زندگی آبرومند به هیچ صورت شکل نمیگیرد.
پیشاپیش اینکه اقتصاد از نظر نهضت اسلامی به یک سلسله اصول و نظریههای علمی تعریف گردد پیش شرطی برای آن مطرح میگردد که همانا دور بودن همه عملیههای اقتصادی کشور، از ظلم است. ظلم به گونههای مختلفی میتواند سبب حق تلفی در جامعه گردد. زمانی که عدالت برای ظلم جا خالی نمود، مسلماً انسانها به جان هم خواهند افتاد و در این میان موضوع بهرهکشی و استثمار به وجود میآید. شیوع پدیده بهرهکشی گونهیی از افتادن انسانها به جان هم است که این امر سبب میگردد، تا تواناییهای فردی در جامعه، راکد باقی بماند و در نتیجه جای رشد و تعالی را بغض ورزی و کینه توزی بگیرد. درست چیزی که میتواند به اسرع وقت جامعه را دچار زوال بسازد.
زمانی که زیر مجموعههای سیاسی و اجتماعی نظام توانست ریشههای ظلم را بسوزاند، آن زمان است که میتوان به دنبال سازههای اقتصادی کشور رفت. شکی نیست که مدیریت عاری از ظلم میتواند با داشتههای مادی اندک، جامعه را سر و سامان دهد؛ اما با موجودیت ظلم در جامعه به یقین که هیچ مواد خام یا پختهای قادر به این نخواهد بود که ثبات اقتصادی در جامعه را حاکم ساخته و ملت را به سوی صلاح و فلاح رهسپار سازد.
البته با تحقق عدالت در جامعه مرحله گزینش شیوه اقتصادی برای سامان بخشیدن به حل مشکلات اقتصادی جامعه فرا میرسد. اما این نکته واضح است که نهضت اسلامی افغانستان به یک شیوه خاص از نحوه عملیههای اقتصادی خود را ملزم نمیداند. این امر بر میگردد به اصولی که از نقطه نظر قواعد اقتصادی میتوان برای آن پاسخی به دست آورد. آنچه که نهضت اسلامی در صدد آن است همانا مدیریت دقیق اقتصادی است که میتوان به وسیله آن به خط فقر نقطه پایان گذاشت.
نهضت اسلامی باورمند است تا دشواریهای زندگی معاصر را با همه ایجابات آن به مطالعه گیرد و در فرجام با توجه به سود اکثریت جامعه، راه و چارهای مناسب که بتواند فرصتهای شغلی و ایجاد زمینههای کار مناسب و آبرومند در اختیار مردم افغانستان قرار دهد را، به سان سیاستی دقیق و حساب شده در عرصه اقتصادی برگزیند.
مدیرت اقتصادی را میتوان با شناخت و کاربست دقیق موقعیتهای سرشار اقتصادی کشور سمت و سو بخشید. داشتههای گسترده زیر زمینی کشور با بسیج نیروی بشری، یگانه راه موثر و مفیدی است که در قرن بیست ویکم معنای خود کفایی را دقیقتر تعریف مینماید. مدیریت جامع اقتصادی میتواند با آینده نگاری علمی و حساب شده زمینههای توسعه اقتصادی را پیش پای نظام نهاده تا عاید سرانه خالص ملی افزایش یافته و ثبات اقتصادی در کشور شکل گیرد. نهضت اسلامی افغانستان باورمند است که راههای معقول و مناسب در جهان متحول کنونی و با بهرهبرداری شایسته از ظرفیتهای کلان در عرصه انرژی، انتقال نیرو و تبادل به موقع کالا، کشور را طی برنامههای میان مدت و بلند مدت از آشفتگی اقتصادی نجات داد.
د: دید گاه معرفتی و فرهنگی نهضت اسلامی افغانستان:
نهضت اسلامی در پرتو هنجارهای شناخته شده و معقول حاکم در کشور، در صدد دستیابی همه شهروندان کشور به دانش و معرفت است. اصل پرداختن به معرفت از دیدگاه نهضت اسلامی در عصر کنونی از ویژگیهای زندگی متمدنانه به شمار میرود. مزین شدن افراد ملت به دانش مفید و موثر از قدمههایی است که نهضت اسلامی افغانستان آن را جزء اصول فعالیتهای خود به حساب میآورد.
زمانی که اصل معرفت مطرح میشود، معنای وسیعی به دست میآید که همه ادوار حیات فرد را در بر میگیرد. برای ایجاد جامعه مرفه و ارزشمدار در قدم نخست همه مراحلی که به چنین جامعهای منتهی میشوند را، باید مد نظر قرار داد. به خصوص مراحل رشد فرد از کودکی تا نوجوانی و جوانی به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. ساختار جامعه اسلامی باید با دقت و کنکاش زیاد بنیان نهاده شود، از این رو کودکان به مثابه طلیعه داران جامعه اسلامی، حق ویژهای بر همه کارگزاران ساختارهای حکومتی و غیر حکومتی دارند. تغذیه درست، تربیت سالم و مرفه، دسترسی به مزایای کانون خانواده سالم و تامین فضای آرامش بخش برای اطفال، از اساسی ترین اهداف نهضت اسلامی افغانستان میباشد.
ارایه خدمات تعلیم و تربیت برای مردم، اولویت مهم دیگری است که نهضت اسلامی خود را به مثابه یک نهاد سیاسی، باورمند به تحقق آن میداند. تعلیم و تربیت کیفیتی که بتواند برای نسل جوان، آینده روشن را نشان دهد از اساسی ترین ارزشهایی است که نهضت اسلامی فعالیتهای درون سازمانی خود را در راستای تحقق بخشیدن آن سوق میبخشد.
نظام آموزشی هدفدار و متعهدی که بتواند روحیه خدمت و وفاداری به وطن را در باورهای نسل نو کشور ترسیم ببخشد، از وجایب هر نهاد متعهد به ویژه نهضت اسلامی است که در فضای باز سیاسی جامعه به سر میبرد. این وجیبه در رئوس اهداف تعلیمی نهضت اسلامی افغانستان است که رسیدن به جامعه مترقی و مرفه را از زاویه ارائه خدمات عالی آموزش و پرورش تأمین نماید.
بنابردیدگاه نهضت اسلامی، کشور زمانی به شاهراه سعادت به صورت استوار قدم خواهد گذاشت، که نسل چیز فهم و تحصیل کرده و متخصص کشور مدیریت بخشهای تخصصی و کلیدی را به دست گرفته و دانش و تخصص خود را مطابق نیازمندیهای جامعه در خدمت مردم افغانستان قرار دهند. این تعهدمندی قشر آموزش دیده کشور است که میتواند آنان را در راه پیشرفت و تکامل جامعه به حیث عناصر مفید و موثر قرار دهد.
تعهد آمیخته با تخصص، یگانه معیاری است که از دید نهضت اسلامی فرد را میتواند به مثابه عضو فعال و کنشگر تقدیم جامعه نماید.
دیدگاه نهضت اسلامی این است که اگر با دید تخصصی به آینده کشور، برنامههایی در عرصه دانش و معرفت در راستای ثمر بخشی برای مردم، تدوین گردد به یقین که از نسل جوان به عنوان فعال ترین نیروی انسانی استفاده لازم به عمل خواهد آمد.
نظام بهتر تعلیم وتربیت میتواند در راستای خود کفایی حرکت کرده و با تربیت نسل کارآزموده و متخصص از هدر رفتن هزینههای ملی کشور جلوگیری به عمل آورد. در عین زمان در بازار پر سود منابع نیروی انسانی به رقابت معنادار بپردازد.
هـ: دید بین المللی نهضت اسلامی افغانستان:
دستور کار نهضت اسلامی افغانستان در شرایط متحول معاصر از شفافیت لازم برخوردار است. نهضت اسلامی در قضایای بین المللی با بینش محتاط اما فعال برخورد میکند، نهضت اسلامی راجع با قضایای بینالمللی اصل تعهد برعدم مداخله را محترم شمرده و در راستای دست نخورده ماندن این اصل کوشش میکند. از دید نهضت اسلامی افغانستان زمانی که یک کشور مورد تهاجم قرار میگیرد باید با درنظرداشت تمام کنوانسیونهای پذیرفته شده بینالمللی آن که مظلوم قرار گرفته باید به گونههای مختلف مورد حمایت کشورهای صلح دوست و عدالت پسند جهان قرار گیرد. البته دراین زمینه نهضت اسلامی روح اخلاقی را در روابط با همه کشورها محترم میشمارد.
به تعبیر دیگر استفاده از زور نه تنها از دید نهضت اسلامی گره از کار مسایل بغرنج بین المللی نمیگشاید بلکه به تیرگیهای بیشتر در سطح روابط بینالمللی میافزاید.
بنابر این نهضت اسلامی افغانستان از هر شیوه معقول که در پرتو ارزشهای اسلامی و بیطرفانه بتواند حیات آبرومند ملتها را تضمین نماید استقبال و آن را حمایت مینماید.
و: مقوله تحکیم و یک پارچهگی افغانستان:
نهضت اسلامی افغانستان چون برخاسته از یک تفکر اسلامی است، از این زاویه دیدگاه آن نسبت به وحدت اسلامی واضح و روشن است. نهضت اسلامی باورمند است که اگر به جای دین هر بدیلی برای یکپارچه شدن افغانستان به کار بسته شود، عمر آن کوتاه، ثمر آن زود گذر و منفعت آن مقطعی خواهد بود. از اینرو آن چه که میتواند پیوند لایههای مردم افغانستان را به مثابه رابط قوی و مستحکم نگه دارد، همان تمسک به اصل وحدتیابی و وحدتپذیری مبتنی بر آموزههای دینی است.
هستند جوامعی که از دین بهرهای ندارند اما به وحدت رسیده اند. این واضح است که همان گونه تبعیتهای اقلیمی هر کشوری متفاوت از همدیگر است و همان سان که این تغییرات در نحوه هنجارهای اقتصادی و فرهنگی آنان موثر است، به همان گونه جامعه ما با هنجارهای دینی بستگیهای زیادی دارد که اکنون آموزههای دینی بخشی از آن به شمار میرود. پس در افغانستان مهم ترین و بالاترین منبعی که میتواند ثبات و یکپارچگی را به وجود آورد همانا دساتیر دین و فرآوردههای فرهنگی آن است.
از اینرو برای نهضت اسلامی افغانستان این کافی است که وحدت و یک پارچهگی میان اقوام کشور را از زاویه وحدت دینی به تماشا بنشیند و از این بابت برای پارگیها و خلاهایی که در کشور ما ایجاد شده است، عنصر دین را راه و چاره موثر برای پیوند پایدار جامعه معرفی نماید.
پس نهضت اسلامی باورمند است که در افغانستان آنچه که میتواند مردم را اطمینان دهد و از چند دستگی برهاند، باورمند شدن به عنصر دین است. بنابراین اصل، آنچه که تفرقه میآورد، با اسلام سر آشتی ندارد.
سهیم سازی مردم در ساختارهای حکومتی از راههایی که در قانون برای آنان پیشبینی شده است به نوبه خود از دیدگاه نهضت اسلامی در تحکیم پایههای ادارات حکومتی تاثیر به سزایی دارد.
مهم این است که تحکیم قانون و اثرگزار سازی نهادهای اداری افغانستان با توجه به پیش بینیهای قانون، نظارت بر عملکرد حکومت از سوی مردم تقویت گردد. در پرتو دیدبانی از اجراآت حکومت ذریعه نهادهایی که در قانون پیشبینی شده است، میتوان حضور مردم را در تصمیمهای ملی بارزتر ساخت. ایجاد فرآیندهای تامین حضور مردم در نحوه مدیریت کشور، بعد مردمی بودن نظام را تقویت نموده و مسئولیت پذیری ارکان نظام را بیشتر میسازد. انتخاب سالم و هدفمند در جامعه آن گونه که در قانون پیشبینی شده است، زمانی با تعهدهای مسؤلانه مقرون گردد بدون شک زمینههای زیادی از آنچه که جامعه را به بیثباتی میبرد را، میزداید.
از دید نهضت اسلامی افغانستان، هرچه از پدیده استبداد دوری جسته شود به همان اندازه ساختارهای سیاسی و اجتماعی نظام از تحکیم بیشتری برخوردار میگردد. در صورتی که مشارکت مردم در گزینش مسؤلیت ادارات و واحدهای اداری ولایات به نحوی تمثیل گردد، این موضوع خود میتواند فاصله میان حکومت و شهروندان را کاهش دهد.
نهضت اسلامی افغانستان همان گونه که باورمند به ترویج فرهنگ انتخاب و تحکیم روحیه رقابت سالم و انتخاب اصلح میباشد، نسبت به برداشتهای منفی از اصل انتخابات به شدت حساسیت خود را نشان میدهد و هرگونه انارشی را زیر نام آزادی رأی و استفاده سوء از اصل انتخابات را مردود میداند. پس آنچه که همه مقولههای اجتماعی و سیاسی را تعریف میکند، همانا عدالتی است که قانون منبعث از تفکر اسلامی و خرد جمعی آن را ضمانت میکند.
نهضت اسلامی افغانستان، با الهام ومتابعت از دساتیر الهی بدایت و رجعت همه امور را به مبدأ الهی می داند، پس همه خوبی هایی که در قاموس بشری تاحال انسان تجربه نموده است و رسالت الهی آن را به بشریت ارزانی نموده است، فصل آغاز وانجام افغانستان متدین مرفه، مطهر، متعالی، و با استحکام می داند.
و من الله التوفیق
اعضای موسسان نهضت اسلامی افغانستان
کابل 1391
https://qudscouncil.com/?p=959