×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 1 خبر
گفتمان شورای ملی افغانستان و فرصت های صلح یابی در کشور در پیوند با قضایای جهان اسلام

خوانندگان عزیز!

قضیهء فلسطین قضیهء مربوط به همه جهان اسلام است. هر چند دشمنان اسلام و حتی گروه های قومیت گرا در جهان عرب تلاش نمودند تا مسأله ء فلسطین را مربوط به جهان عرب بسازند و به این ترتیب مانع ایجاد اجماعی از امت اسلامی در مورد حل این قضیه گردند اما در عمل مسلمانان در سراسر جهان مسأله ء فلسطین را مربوط به همه جهان اسلام می دانند و همه یک صدا از حقوق حقهء این ملت مظلوم دفاع می کنند.

ملت مسلمان و مجاهد افغانستان که به خاطر اعلای کلمة الله از هیچ قربانی دریغ نورزیده و در این راه رنجها و مشقات بسیاری را تحمل کرده است، خود را در کنار ملت مسلمان فلسطین می داند و از این داعیهء انسانی دفاع می کند.

این نکته نیز قابل دقت است که در جریان جهاد افغانستان، عده ای از مجاهدین عرب از جمله برادران فلسطینی ما قضیهء افغانستان را فقط مربوط به افغانها ندانستند و در کنار برادران افغان شان رزمیدند و در این راه مقدس جان های شیرین خود را فدا کردند که از آن جمله نام سردار مجاهدین عرب در افغانستان شهید عبدالله عزام از بنیانگذاران جنبش اسلامی حماس در فلسطین در صدر قرار دارد. مردی از فلسطین که بخاطر اعلای کلمة الله به جهاد افغانستان پیوست که در فرجام در پشاور پاکستان همراه با دو پسر جوانش جام شهادت نوشید.

قضایای جهان اسلام با هم در رابطه است و همانطور که پیامبر بزرگوار اسلام فرموده است دفاع از اسلام و مسلمانان مرز و سرحد نمی شناسد. در همین رابطه در پای صحبت جمعی از نمایندگان مردم در شورای ملی افغانستان به گفتگو نشستیم که ضمن تشکر از یکایک آنان، موجزی از آن گفت و شنید در اینجا تقدیم حضور شماست. لازم به تذکر است که مشروح این مصاحبه ها در کتاب جداگانه به چاپ خواهد رسید.

مقدمه:

به یقین که شورای ملی افغانستان در دومین دور تقنینی خود با نیاز ها و خواست‌های مبرم وجدی مردم افغانستان رو به رو است. پیشاپیش همه نیاز مردم ما به صلح و دست یابی به امنیت، یگانه خواستی است که در برابر همه نهاد های کشور و به ویژه نهاد شورا به عنوان آزمونی بزرگ و بس مهم، قرار دارد.

ملت مسلمان افغانستان منتظر این اند که از سوی وکلای آنان چه طرح و ابتکار عملی برای ایجاد صلح و امنیت به کار بسته می شود. باری شورای پیشین با همه فراز و فرود هایی که طی دوره تقنینی خود پشت سر گذاشت اما به این پرسش که چرا اوضاع کشور از روز آغازین آن تا روز ی که وکلای محترم کرسی های خویش را ترک نمودند ؛ رو به وخامت رفت ؟ جوابی که بتواند مردم افغانستان را قانع و راضی سازد از آن آدرس ارایه نشده است.

به زبانی دیگر سوگمندانه زمانی که آنان از شورا می رفتند، کشور نیز به بن بست های زیادی در عرصه صلح و امنیت رو به رو گردید.

واضح است که نمایندگان عزیز در این دور تقنینی شورا بهتر و بیشتر به اهمیت بازیابی صلح در کشور واقف بوده و با این موضوع تعهد مندانه گام خواهند برداشت. اما جای کاوش انتقادی و تحلیلی در زمینه اقدامات به عمل آمده تا اکنون ونیز بررسی و ارزشیابی وسایل و ذرایع رسیدن به صلح، دریافت راه حل ها و از همه مهم روی ریشه یابی عوامل بحران کشور، هنوز وجود دارد و می باید تا در این دور تقنینی شورا به آن پرداخته شود. درست کاری که شورای فرهنگی حامیان قدس شریف به آن قبلا پرداخته و اکنون نیز درصدد آن است تا دراین زمینه با وکلای محترم نیز شور و بحث به عمل آورد.

زمینه بحث:

از سالیانی به این سو شورای فرهنگی حامیان قدس شریف و نیز نهضت اسلامی افغانستان تاکید روی این داشته که بحران افغانستان در کنار سایر عوامل، انگیزه ای قوی، موثر و جدی ای وجود داشته که ناهنجاری های افغانستان را تا به این پیمانه به درازا کشیده است. عامل یاد شده همان انگیزه ای است که جسته و گریخته در همه دیدگاه ها وجود دارد اما به صورت یک دکترین مرتب ِ مطرح در گفتمان های ملی، منطقه ای وبین المللی تدوین نگردیده است. و آن چیزی نیست جز( اثر گذاری مستقیم قضایای حاد جهان اسلام برسرنوشت افغانستان).

 دوسیه های باز اسفناک و خونباری مانند ادامه اشغال فلسطین در راس همه قضایا و چندین مورد دیگری در قاره های مختلف جهان، در طیف های گسترده ای ا زملل اسلامی به ویژه در لایه های سرخورده و واگرا، علاقه فزاینده ای برای سرازیر شدن به کشور ما جهت انتقام کشی از قوت های غربی و ادامه درگیری ها و خشونت در افغانستان ایجاد نموده است.

اکنون موج بزرگی که علیه نظام و حاکمیت دولتی دست به اسلحه برده اند و ما در نتیجه آن شاهد بهم خوردن مسئولیت های باز سازی وثبات درکشور هستیم؛ بدون هیچ شکی به قضایایی بیرون از مرز های افغانستان پیوند می‌خورد. همه تحلیل گران جهان به وضوحی همانند آفتاب به این حقیقت اعتراف دارند که وضعیت کل جهان اسلام و مسایل آن قضیه ای به نام مشکل افغانستان را پدید آورده و دیگر بحران این کشور جزئی از یک بحران بزرگ است که دامن گیر جهان اسلام است و حل آن وابسته به رسیدگی به قضایای جهان اسلام است. اگر در باب اقتصاد عطسه اقتصادی امریکا سبب سرماخوردگی تمام جهان می‎شود، بدیهی است که آتش افروخته چندین دهه در سراسر جهان اسلام سبب بحران های بلند مدتی نیز می تواند بگردد.

شاید در ظاهر امر، این بعید به نظر آید که چطور می تواند قضیه در گوشه ای به فاصله های زیادی دور از ما با عبور از کشور های زیادی کشور ما را بی ثبات نماید. اما تعجب بر انگیز تر این است که این گونه سطحی اندیشیدن ها کشور را به بحران برده است. این خیلی درد آورد است. زیرا اگر ما به غور بیشتر ببینیم متوجه می شویم که اکنون در گیری ای که در کشور ما روان است در واقع داوطلبانی از کشور های شرق میانه و سایر کشورها ی اسلامی که با موضوع شرق میانه در ارتباط فکری و سیاسی اند عملا با نیروهای بیگانه و وابسته به پیمان ناتو در جنگند. اگر منطق آنان به تحلیل گرفته شود می بینیم که یکی از تکیه گاه های فکری و انگیزه های ایدئولوژیک دست داشته آنان همین موضوع شرق میانه وبه خصوص اشغال و هتاکی های رژیم صهیونیستی به مقدسات اسلامی در فلسطین است. هر چند به این موضوع ما دقیق ترشویم به خوبی نشانه های زیادی از رد پای اختاپوس صهیونیزم بین المللی را می یابیم که از ریختن هر قطره خونی در افغانستان بهره وافر رامی برد؛ زیرا رویکرد دیگر اشتعال جنگ و در گیری در افغانستان، همانا سود بردن بیش از حد رژیم اسراییل از آن در امر شهرک سازی، یهودی سازی، تخریب آثار اسلامی در آن خطه مبارکه است. روشن است که اگر کشور های غربی فارغ البال از هر قضایایی باشند نمی توانند در برابر افکار عمومی نسبت به بیدادی که رژیم برضد مردم فلسطین روا می دارد – اگر اندک وجدانی داشته باشند – آرام بنشینند. درست اگر در همین یک دهه اخیر به دقت به کار نامه های رژیم پرداخته شود دیده می شود که این رژیم با گل آلود نمودن آب در جنوب آسیا ماهی های زیادی از برکه شرق میانه گرفته است. در پالیسی اشغالگری رژیم اسراییل از این چه بهتر که با تنش آفریدن در شرق میانه و حمایت از حکومت های بریده از مردم به صورت مستقیم (مصر و اردن) و غیر مستقیم (سایر کشورهای عربی)، جوانان آتشین مزاج و سرخورده و سر کوب شده ونیز تربیت یافته در محیط های اختناق آور را به افغانستان کشانده و این جوانان را از جنگ مستقیم با خود منحرف داشته و خود آرام به برنامه های اشغال گری و یهودی سازی ادامه دهد. چیزی که آن را با یک تیر دو هدف را آماج قرار دادن می شود نامید. در طی این ده سال اخیر به همان پیمانه ای که در کشور ما جنگ شدت کسب کرده است و اکنون نیز قربانی های بیشتری می گیرد در شرق میانه نیز حوزه نفوذ اشغال گرانه رژیم گسترده تر شده و در مقابل ملت مسلمان فلسطین به مجازات کشیده شده است. یعنی، این دایره دور باطل و خونینی که ما شاهد آنیم از فتنه آفرینی رژیم اسراییل به مهارت درست چیده شده است، که در معادله زیرین درست توضیح می شود:

  1. هدف:

اشغال، سر کوب و یهودی سازی.

  1. وسیله:

بر انگیختن جوانان سرخورده و آماده سازی آنان به انتقام جویی، راندن قهری آنان به دور تراز شرق میانه (اکنون افغانستان)

  1. نتیجه:

ادامه اشغال گری عملی و نابود سازی نیروی بالقوه جهادی در برابر رژیم.

این معادله کوتاه چنان وضعیت را در کشور های جنوب آسیا پیچیده ساخته که از این ناهنجاری تمدن اسلامی عملا از لحاظ اندیشگی در برابر مجموع ارزش های غربی رو در رو قرار گرفته است.

درست است که مشکل افغانستان عوامل دیگری نیز دارد ؛ اما این چیزی است که ما عامل «تاثیر گزاری بحران های جهان و به ویژه فلسطین بر اوضاع افغانستان» را می توانیم از کنار هم قرار دادن واقعیت های روز مره به دست بیاوریم و به نقش زیانبار آن در زندگی امروز و فردای مان پی ببریم. اما آنچه از وسایل مرموز و زیر پرده دیگری که رژیم اسراییل دردست اجرا دارد و پیوسته با کار های استخباراتی در منطقه دست به آشوب آفرینی می زند و از هیچ نوع تلاشی دریغ نمی ورزد، چیزی نیست که جای شکی در آن وجود داشته باشد.

طرح ونظر:

نهضت اسلامی افغانستان و شورای فرهنگی حامیان قدس شریف مدعی این نیست که با طرح این مسأله کشفی انجام داده است واین موضوع را می خواهد بر دیگران بقبولاند ویاهم در صدد تبلیغات هزینه نماید. آنچه که نهضت اسلامی و شورای فرهنگی حامیان قدس شریف را واداشته تا به مشکل افغانستان و منطقه چنین دید گاهی را مطرح نماید دو دلیل نسبت به همه برجسته تر را تشخیص داده است:

یک: طرح های زیادی برای باز یابی صلح در افغانسان آورده شده و به اجرا گرفته شد. اما این همه طرح ها به این دلیل نتیجه ای که انتظار آن برده می شد را به بار نیاورد که به علت العلل بحران در کشور و به جوانب فرا مرزی و فرا منطقه ای آن توجه لازم مبذول نگردید.

دو: تنوع ملیت ها درمیان جنگ جویان داوطلب که در برابر حکومت افغانستان صف گرفته اند دست آویز و دلیلی بهتر این را قرار داده اند که جنایات رژیم اسراییل در حق مردم فلسطین، سند و سبب مبارزه با عساکر حامیان آن رژیم در افغانستان می باشد. عساکری که به خوبی می توانند هدف برای این داوطلبان با انگیزه های قوی قرار گیرند. پس رژیم اشغال گر در فلسطین قتل مرتکب شود و بهای آن در افغانستان پرداخته شود و همین تکرار و…

شورای ملی نو کشور:

قبل از همه لازم است تا از نقش شورای پیشین به خصوص از طیف گسترده ای از وکلای آنان سپاس و تقدیر به عمل آوریم. آنان در مقاطع مختلف با این طرز دید با اشتراک در جلساتی که از سوی نهاد های یاد شده برگزار می گردید همکاری از سرایمان و مسولیت داشتند.

شورای ملی نو که گزینه ها و راه حل های زیادی را که برخاسته از دیدگاه های ملت تشنه به صلح افغانستان اند با خود آورده اند و هم در این زمینه تعهد لازم را دارند. اما جای سوال این است که آیا ما در امر بازیابی صلح در کشور همان راه های نرفته را دوباره خواهیم رفت و یا همه آنچه را تا به حال به تجربه بسته ایم دوباره مرور کرده وبا نقد و دغدغه بیشتر به موضوعات مربوط خواهیم پرداخت؟ شکی نیست که امروز با توجه به شرایط کشور اگر به بر گزاری نشست ها و گفتگو های کذایی دست بیازیم، یقینا نمی توانیم با این گونه اقداماتی دست آنانی که در افغانستان حرف نهایی جنگ را می زنند از ماشه دورنماییم. چه انگیزه های عمیق و ریشه داری که توسط دستگاه فکری جانب مقابل دولت برای پیروان آنان تزریق می شود و به خورد فکری آنان داده می شود، چیزی نیست که حتی با برگزاری یک رفراندم (همه پرسی) بزرگ…کمرنگ گردد. حتا به مشکل می توان باور نمود که گفتگوهای سیاسی که نهاد های رسمی علاقه مند آنند بتوانند انگیزه های جنگ را بخشکانند. زیرا نیرو های داوطلب جنگجو در صفوف مقابل دولت از اینکه راه آنان برای خود شان قابل برگشت باشد گذشته است.

چه می‌توان کرد؟

انتخاب راه حل اسلامی برای تمامی قضایای اسلامی درراس همه فلسطین. این تنها راهی است که می توان از پس منظر آن صلح را به نظاره نشست. اگر در سودان میشود که کشوری با آن همه سابقه را توسط یک قرار ملل متحد دو پاره نمود ویک شبه ملتی را زایاند، پس این کار چرا در مورد فلسطین صدق نمی کند؟ فلسطینی که بهای طرف اشغال گر آن در افغانستان پرداخته می شود.

شورای ملی با گشایش حساب تازه در باب دپلوماسی کشور و نزدیکی هر چه بیشتر به کشورهای اسلامی وآوردن کشوربه مدار نشست کشورهای اسلامی می تواند نقش کلیدی ای بازی نماید. شورا می تواند با انتخاب راه های سیاسی کشور را به جانب دفاع و حمایت از داعیه فلسطین سمت و سو بخشد و در عین زمان با بکار بستن این راه ها یک گفتگوی هدفمند با مخالفان دولت داشته تا آنان که به فلسطین و سایر قضایای جهان اسلام بستگی فکری و مادی دارند را به این قناعت رساند که این طیف ها می باید با آنانی که حق آنان را در فلسطین تلف کرده اند حساب بازکنند. نه با مردم وحاکمیت افغانستان.

برای توضیح بیشتر این مطلب، تذکر این نکته خیلی مهم است که بهانه و فلسفه وجودی رژیم اسراییل اذیت و آزاری بوده که گویا از دست نازی های آلمان در جنگ دوم جهانی کشیده است ؛ اکنون انتقام آن به جای اینکه از آنانی که گویا در حق یهودی ها ظلمی روا داشته اند و آرام در اروپا لمیده اند، کشیده شود به ناحق از مردم فلسطین این انتقام باز پس گرفته می شود. ملتی که هیچ عمل خلافی در حق یهود انجام نداده اند. عین قضیه با کمیت و کیفیت های متناسب با کشورهای شرق میانه و جنوب آسیا در امر انتقام کشیدن از رژیم اسراییل در خاک افغانستان صدق می کند. درست پاسخی که باید به رژیم صهیونیستی در مرزهای آن داده شود اکنون در درگیری های خونین افغانستان، این مردم بی گناه افغانستان بهای آن رامی پردازند.

شورا می تواند با درنظرداشت این دید گاه، راه کار هایی سیاسی گذشته را زیرورو نماید وگفتمان نوی با منطقی گسترده و موثری را وارد راه حل های سیاسی کشور نماید.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام ها باید به زبان های فارسی، پشتو، عربی و نگلیسی و مرتبط با مطلب باشد.