×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
برش های از کتاب حماسه جهاد پنجشیر با ارتش سرخ به روایت مولوی عبدالرب مفلح/مبارزه با خرافات و بدعت‌ها (9)

در همین آغاز یادآوری این نکته را لازم می‌دانم که دعوت‌گر باید با اصول دعوت و شیوه‌های آن و نیز رفتار با مردم آشنایی کامل داشته باشد. در غیر این صورت دعوت او نه تنها به نتیجة مطلوب نمی‌رسد؛ بلکه در موارد بسیاری منجر به نتیجة عکس خواهد شد. غفلت از این نکتة اساسی، از علل مهم ناکامی‌های دعوت‌گران دینی است.

یکی از مشکلات جامعه‌ای کم‌سواد و عقب‌ماندة فرهنگی، نفوذ خرافات، بدعت‌ها و رسم و رواج‌های جاهلی در آن می‌باشد. در چنین جامعه‌ای، رسالت سنگین عالمان دینی، مبارزه با خرافات و رسوم جاهلی است. عالمان دینی‌، طبیبانی هستند که نخست درد را تشخیص می‌دهند و سپس به درمان آن می‌پردازند.

به عنوان یک شاگرد علوم دینی، من نیز در مبارزة با خرافات و رسم و رواج‌های جاهلانه سعی کرده‌ام وظیفة دینی خود را انجام بدهم. پس از فراغت از تحصیل و آمدن در میان مردم، جامعه را آلوده به خرافات و بدعت‌ها یافتم؛ به خصوص رسم و رواج‌های قومی و محلی که رنگ دینی به خود گرفته بودند. از همان زمان آهسته و آرام و البته از راه‌های مسالمت‌آمیز مبارزة خود را با این پدیده‌های شوم آغاز کردم. همیشه در جلسات و محافل این موضوع را مطرح می‌کردم و با استناد به آیات و احادیث، نشان می‌دادم که بسیاری از رسم و رواج‌ها و عادات پذیرفته‌شده‌ای آن‌ها یا هیچ رنگ شرعی ندارد یا مخالف شریعت است.

به لطف خداوند در موارد بسیاری در کار خرافات زدایی موفق بودم و این خرافات که به ویژه در مراسم‌های عروسی‌ها و مرگ و میرها جای پای محکمی داشتند، آرام آرام از جامعه پاک شدند. به عنوان مثال از زیارت اهل‌ قبور نام می‌برم که در برخی موارد به خرافات و بدعت‌ها آمیخته شده بود. من برای مردم تشریح می‌کردم که در زیارت قبور و اماکن مقدّسه، چه مواردی خرافات و بدعت است و چه کارهای سنّت و ثواب؛ تا کسی در این مسأله گرفتار افراط و تفریط نشود. هم زیارت اماکن مقدّسه و اهل قبور انجام بگیرد و هم آدم‌های نادان در وادی گمراهی سقوط نکنند.

مثال دیگر؛ در عقد نکاح، وقتی وکیل پسر به وکیل دختر می‌گفت موکّلة شما فلان دختر را برای فلان پسر عقد کردم، وکیل دختر پاسخ می‌داد: معلوم شود! منظورش از ندادن پاسخ روشن این بود که خانوادة پسر پول بیش‌تری به او بدهند. اگر خانوادة پسر نمی‌توانستند با دادن پول، وکیل دختر را راضی کنند، ممکن بود این عقد تا مدّت نامعلومی انجام نشود و معلّق بماند؛ در حالی‌که عالمان دینی در کتاب‌های فقهی، تعطیل و تعلّل در نکاح را مکروه دانسته‌اند.

نمونة دیگری از این رسم و رواج‌ها؛ خصوصاً در عروسی‌ها اجرای برنامه‌های موسیقی بود. به یاد دارم در عروسی‌ یکی از اقوام خودمان، آوازخوانی را با آلات و ابزارش از راه دور دعوت کرده بودند. مردم هم با اشتیاق منتظر هنرنمایی و اجرای موسیقی او بودند.

من هم که از مهمانان آن مجلس بودم، وظیفة دینی خود دانستم که نظر شریعت را دربارة موسیقی و غنا برای مردم بیان کنم و آن‌ها را از ناآگاهی بیرون بیاورم. چنین کردم؛ جمله‌های کوتاهی درباره غنا و موسیقی گفتم و بعد چند حدیث شریف را نیز دربارة حرمت غنا خواندم.

مردم با آگاه‌شدن از حکم شریعت دربارة غنا، به اجرای موسیقی رضایت ندادند و خواننده را مرخص کردند. یکی از بزرگان منطقه، دست‌مزد خواننده را داد و گفت:

مزد خود را بدون زحمت بگیرید و بروید.

آن محفل با اجرای برنامه‌های شاد مطابق با شریعت، شکوه و زیبایی بیش‌تری یافت و از برنامه‌های آلوده به گناه دور شد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام ها باید به زبان های فارسی، پشتو، عربی و نگلیسی و مرتبط با مطلب باشد.