• ساختار اجتماعی از دیدگاه نهضت اسلامی افغانستان
نهضت اسلامی به سان یک جریان پویا و متحرک در جامعهای مثل افغانستان که دارای حدود و ثغور منحصر به خود است، قضایا را با دیدی اصلاح گرایانه نگریسته و پیوسته میکوشد تا از همه فعالیتهایی که در راستای خیر و بهبود زندگی مردم افغانستان انجام مییابد تقدیر و حمایت نموده در برابر ناهنجاریها و پلشتیها با همه توان مبارزه دینی و مدنی نماید و در جهت ارائه بدیل مناسب راه بهزیستی را جستجو کند.
برای روشن شدن بهتر دیدگاهها و شناخت اندیشگی نهضت اسلامی راجع به مسایل جامعه، فهرستی از ساختار تعقلی و راهکارهای عملیای که نهضت اسلامی در این عرصه به سان اولویت تشخیص داده است در واقع شاخص دیدگاههای نهضت نیز میتواند باشد را به معرض اطلاع و قضاوت مردم افغانستان ذیلاً قرار میدهیم:
حفظ سلامت دینی جامعه:
اساساً افغانستان به سان یک جامعهیی که با اکثریت قاطع و قریب به اتفاق مسلمان، از ظرافتهای خاصی برخوردار است، این ظرفیتها به حدی جدی اند که اگر اندک بیتوجهی به آن صورت بگیرد، وضعیت خطرناکی پیش خواهد آمد. در نظر نگرفتن حساسیتها چند وجهه و پهلو دارد، یکی اینکه چنان به دین بیمبالاتی شود و چنان با مظاهر دینی جامعه رفتار بد صورت بگیرد که دینداران دیگر راه و چارهای نبینند جز اینکه علیه عناصر دین ستیز به مبارزه برخاسته و جامعه را به طرف بحران ببرند. چنانکه نمونههای این وضعیت در کشور ما بارها تکرار شده است و این اصل به گونهای از قانون مبدل گردیده است.
طرف مقابل این صورت، وضعیتی است که در خطرناک بودن از حالت قبلی کم نیست، این در صورتی است که دین در اختیار یک قشر خاص قرار بگیرد و به جای کاربست دین به معنای واقعی آن، بیرون از حوزه مقاصد آن که همانا صلاح دین و دنیای مؤمنان است به صورت قشری در خدمت آن دسته قرار بگیرد. حکومتهایی که از پشت تریبیون دین بیایند و اهداف سیاسی و گروهی خود را دنبال نمایند بیشتر از صورت نخست، خطرناک تر است.
نهضت اسلامی افغانستان با درک این دو صورت که کشور از تجربه هردوی آن خیلی آسیب دیده بدر آمده است، دوری میجوید. دین جزء حیات مردم افغانستان است، هیچ نیرویی نیست تا آن را از مردم افغانستان بازستاند، هیچ کسی نمیتواند این هدیه الهی را از مردم این سرزمین باز گیرد، پس هر نوع تلاش در این راستا محکوم به شکست است.
آنانی که آمده اند و دین را وسیله ارتزاق قرار داده اند و از دین تعریفی به دست داده اند که انگار این قشر پرده حایل میان خدا و خلق او شده اند، خود خیلی خطرناک است. زیرا با این کار روزی فرا خواهد رسید که مردم اعمال آنان را ملاک ارزشهای دینی قرار خواهند داد و از این ناحیه دین ستیزی و دین گریزی فزایندهای پدید خواهد آمد.
پس پیشاپیش همه نهضت اسلامی افغانستان میکوشد تا در راه حفظ سلامت دینی جامعه از دستبرد دو گروه فوق یک جریان فکری نوین را به راه اندازد تا در پرتو آن کشوری ارزش سالار به وجود آید و همه دادههای رفاهی دنیای معاصر را در اختیار مردم قرار دهد. این کار را نهضت اسلامی میخواهد به صورت علمی و عملی انجام دهد.
از دید نهضت اسلامی این کار با رویکار آمدن حکومت اسلامی و مبارزه مدنی انجام پذیر است. البته مدلی که نهضت اسلامی برای حکومت اسلامی پیشنهاد مینماید این است که در این حکومت چون مردم همه مسلمان اند، خود پیشتاز شده و زمام حکومت را به دست بگیرند. این را هم نباید فراموش کرد، زمانی که نام از حکومت اسلامی به میان آید، برخیها معنای خاصی به آن میتراشند. بنابر این اشتباه نشود که منظور از حکومت اسلامی این است که در جامعهیی که مردم این قدر دلبسته و دل داده دین اند، نمیشود جریانی که از دین اثر و خبری نداشته باشد را تحمیل نمایند. در این گونه جوامع اگر از زبان دین چیزی را به مردم عرضه کنی بدون تعلل آن را میپذیرد.
همچنان برخیها از دین پوشش قدسی مآب گرفته اند و هرازگاهی دین را وسیله ساخته اند برای رسم و عنعنات قبیلوی خویش که روح دین و روان جامعه مان از آن بیزار است. در سطور بعدی توضیح هرچه بیشتر این بخش را با شما شریک خواهیم ساخت.