فشرده صحبت های مولوی شفیع الله نورستانی شخصیت علمی، فعال فرهنگی و عضو رهبری جمعیت اسلامی افغانستان

– اگر ما تفاوت دو انقلاب را بررسی کنیم درمی یابیم که در بیشتر و قبل از همه چیز یک انقلاب فکری و فرهنگی صورت گرفته بود یک انقلاب معتدل. امام خمینی با یک بنیان فکری محکم برای دیگر گون کردن نظام و ایجاد یک حکومت اسلامی حرکت کرد و شاه را سرنگون کرد او این کار را یک روزه نکرد بلکه با تفکر و اندیشیدن سال ها در ایران و خارج از ایران مخصوصا در زمان تبعید ایشان در فرانسه بنیان یک حکومت اسلامی را گذاشت. – وقتی امام خمینی در ایران آمد با استقبال بی نظیری مردم مواجه شد و این چنین بود که یک حکومتی با برنامه های متنوع تاسیس کرد.

– اما در افغانستان روی انقلاب فکر نشد و برای دوام و بقای انقلاب برنامه خاصی وجود نداشت همه به فکر کسب قدرت سیاسی بودند و بس.

موضوع دیگر اینکه امام خمینی^(ره) خط سوم لاشرقی و لاغربی را در جهان مطرح کرد به عنوان فرهنگ اسلامی و تأکید بر فرهنگ بومی و فرهنگ دینی که می‌تواند عزت و اقتدار را به مردم ارزانی بدارد.

امام آمد به تفکر دینی با تأکید بر فرهنگ اسلامی و بومی این فرصت را ایجاد کرد که انقلابیون و مسلمانان از ابزارهای امروز جهان به بهترین وجه استفاده کنند و تفکرات خود را به جهان القا کنند، و ترویج کنند.

استاد سید عبدالهادی هدایت استاد دانشگاه و رئیس بنیاد دعوت اسلامی علمای افغانستان

– تشکر می کنم از جناب مولوی محمد مختار مفلح و همکاران شان در نهضت اسلامی افغانستان برای برگزاری چنین گفتمانی خوب و سودمند که امروز به مناسبت یک قضیه بسیار نیکو و گرامی یک گفتمانی را راه اندازی کرده اند. بحث و سخنرانی در باب این موضوع بسیار حساس و مهم ایجاب می کرد که باید یک آمادگی اساسی قبلا داشته باشید ولی متاسفانه من این آمادگی را ندارم ولی بازهم این انتخاب (سالروز پیروزی مردم افغانستان و ایران) برای من بسیار دلچسپ است و سخت مورد علاقه من است.

اشاره شده به این عنوان «دو انقلاب؛ در دو قلمرو با یک تفکر» ولی من می گویم بهتراست چنین باشد، دو انقلاب، دو رهبر، دو قهرمان، دو قلمرو و یک تفکر که هر دو انقلاب دارای ویژگی های مشابه هستند از جمله رهبری. در مورد رهبری این انقلاب ها باید بگویم این ها در عین زمانیکه با تمرکز به کار علمی و فرهنگی انقلاب را رهبری می کردند در یک دست قلم و در دست دیگر شمشیر داشتند با این تفاوت که در ایران برای به ثمر نشاندن انقلاب فقط به یک  کار فرهنگی احتیاج بود به یک برنامه مدون، به بیم ۴۱ و بیم ۴۲ و توپ تفنگ و تانگ احتیاج نبود ولی در افغانستان به دلیل اینکه یک قدرت خارجی آمده بود و کشور را اشغال کرده بود به این سلاح ها احتباج داشتیم. متاسفانه زیر بناهای افغانستان در زمان جهاد و اشغال افغانستان توسط شوروی ویران شده بود.

– اما مسائل سیاسی، چرا جهان اسلام به امام عشق می‌ورزد، چون او قلبش برای جهان اسلام می‌تپید، او برای اسلام فداکاری کرد، می‌خواست اسلام درجهان حکومت کند، او برای ملت فلسطین قلبش می‌سوخت، می‌گفت اگر ما به مکتب رسول‌الله، به اسلام رسول‌الله بر نگردیم، نه مسأله فلسطین حل می‌شود، نه مسأله افغانستان حل می‌شود و نه مسأله لبنان و نه جای دیگر. این است که دنیا به او عشق می‌ورزد.